اینجا همه چی هست!!!
این وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران است
شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 20:58 ::  نويسنده : poya&soroush
دکتر بورتز در مجله انجمن پزشکی امریکا در سال 1982 گفته بود؛ در حال حاضر دارویی وجود ندارد که بتواند مانند تمرین‌های ورزشی ضامن سلامتی انسان در طول عمر او باشد. همچنین از بورتز سؤال می‌کنند که چه نوع تمرین ایروبیکی که مناسب و کم هزینه نیز باشد را برای مقابله با سالخوردگی پیشنهاد می‌کند؟ و او در پاسخ می‌گوید؛ طناب زدن. زیرا نه تنها یک ورزش خوب و قدیمی است بلکه ایروبیکی نیز هست.

اگر در هر دقیقه بین 120 تا 140 طناب بزنید، در هر ساعت 720 کالری می‌سوزانید و این میزان دو برابر سوخت کالری در ورزشهایی نظیر تنیس و والیبال است. به گفته دکتر لئونارد شوارتز (متخصص قلب و عروق)، اگر به جای حذف یک وعده غذا از برنامه روزانه بتوانید طناب بزنید 90 درصد از آنچه که از دست می‌دهید چربی‌های اضافه خواهد بود. همچنین اگر بتوانید روزانه معادل 1500 کالری از طریق ورزش بسوزانید (که این میزان پنج برابر مقداری است که انجمن قلب امریکا برای تناسب اندام تجویز می‌کند) با سرعت بسیار زیادی کاهش وزن خواهید داشت. حتی اگر هدف شما سوخت کالری نباشد، از طناب زدن مشکلی برای شما ایجاد نخواهد شد.

دکتر کوپر مؤسس انجمن تحقیقات ایروبیک در دالاس تگزاس و همچنین ابداع‌کننده سیستم امتیاز تأثیر ورزشهای متفاوت می‌گوید: امتیاز طناب‌زدن از هیچ ورزش دیگری کمتر نیست. در جدول زیر تعدادی از ورزشهای محبوب امریکاییان و همچنین ساعت زمانی بیولوژیکی آنها را ملاحظه می‌کنید.

فعالیت

زمان

میزان امتیاز

طناب زدن

10 دقیقه

3 امتیاز

جاگینگ (دو آرام)

10 دقیقه

3 امتیاز

تنیس

30 دقیقه

5/1 امتیاز

شنا

10 دقیقه

1 امتیاز

دوچرخه‌سواری

10 دقیقه

1 امتیاز

هندبال

10 دقیقه

5/1 امتیاز

پیاده‌روی

1 ساعت

5/1 امتیاز

طناب زدن باعث کاهش تنش و افزایش سطح انرژی می‌گردد و سرعت تناسب اندام را نسبت به گذشته 30 برابر می‌کند. در تحقیقاتی که در مرکز تناسب اندام در دانشگاه ایلی‌نویز صورت گرفت از شرکت‌کنندگان خواسته شد در طول یک هفته به مدت پنج روز و طی 60 دقیقه در پنج مرحله به هر میزان که می‌توانند طناب بزنند، نتیجه این تحقیق بسیار شگفت‌انگیز بود و تغییرات فیزیکی ذیل حاصل گردید:

  • افزایش نیروی زانو و پا
  • افزایش اندازه ماهیچه ساق پا
  • توانایی پرش بهتر(برخی‌ها می‌توانستند 5/11سانتیمتر بیشتر بپرند)
  • افزایش سرعت در دویدن

ضمناً بدن آنها بسیار چابک‌تر و انعطاف‌پذیرتر شده بود، قفسه سینه آنها نیز بازتر شده و قلب آنها از قدرت بیشتری برخوردار شده بود. دکتر لی بـِرِک، از دانشگاه لوما لیندای کالیفرنیا می‌گوید: طناب زدن مثل استفاده از آسپرین است. به این دلیل که ورزش باعث ایجاد آرامش طبیعی در بدن انسان می‌شود که آن را بتااندورفین می‌نامند و این امر در اثر فعالیتهای سخت و توان‌فرسا ایجاد می‌گردد. این ماده باعث ترشح هورمونی از طریق مغز می‌شود و غدد مخاطی نیز باعث افزایش تحمل درد و احساس خوب بودن می‌شوند. تناسب فیزیکی باعث می‌شود بتااندورفین سریعتر و به مقدار بیشتر تولید گردد، در حالی که در افرادی که فاقد تناسب فیزیکی هستند این‌گونه نیست.

 

سرانجام اینکه هر کجا می‌روید طناب را همراه داشته باشید. طناب زدن یک ورزش قدیمی برای مقابله با سالخوردگی است و هرگز منزل خود را بدون همراه داشتن آن ترک نکنید و هر روز آن را در برنامه زندگی خود بگنجانید.

 

ابتدا لازم است طناب خوبی را تهیه کنید. این طناب می‌تواند از جنس پلاستیک و یا دارای پوشش اسفنجی باشد. لازم است قدری سنگین باشد تا با آن احساس راحتی کنید(بهتر است مقداری وجه برای خرید طنابی که بر اساس اصول علمی و عملی طراحی شده است و در کلیه فروشگاههای ورزشی نیز موجود است، کنار بگذارید) و حتی بد نیست شخص دیگری طناب زدن شما را شمارش کند.

 

طناب را در وسط کف پا نگه دارید. اگر دسته‌های آن تا زیر بغل شما برسد از اندازه مناسبی برخوردار است.

 

برای طناب زدن جای مناسبی را انتخاب کنید (مثل تاتامی یا یک فرش). اگر پا برهنه هستید هرگز سطوح تخت را انتخاب نکنید. برای جلوگیری از صدمه به پا و قوزک پا از کفش ورزشی مناسب استفاده نمایید.

 

ابتدا به مدت پنج دقیقه برای گرم کردن بدن خود راه بروید. سپس قوزک پا، ماهیچه‌های ساق پا و قسمتهای بالایی پا را به آرامی کشش دهید. جدول تمرینی زیر را که برای پانزده هفته در نظر گرفته شده است، دنبال کنید. اگر تازه کار هستید از ابتدای جدول شروع نماید و اگر از قبل با اینگونه تمرین‌ها آشنایی دارید، از قسمتهای پیشرفته‌تر آن شروع کنید. در هر صورت لازم است در هر دقیقه به میزان 80 الی 100 طناب و یا 500 طناب بدون وقفه در 5 دقیقه طناب بزنید. در طول یک هفته شاهد تغییرات و پیشرفتهای خود در این برنامه خواهید بود.

هفته

طناب‌زدن

استراحت

تکرار

کل زمان طناب‌زدن

اول

15 ثانیه

45 ثانیه

8 بار

2 دقیقه

دوم

15 ثانیه

25 ثانیه

10 بار

5/2 دقیقه

سوم

15 ثانیه

20 ثانیه

12 بار

3 دقیقه

چهارم

20 ثانیه

15 ثانیه

11 بار

5/3 دقیقه

پنجم

30 ثانیه

15 ثانیه

8 بار

4 دقیقه

ششم

45 ثانیه

20 ثانیه

8 بار

6 دقیقه

هفتم

1 دقیقه

30 ثانیه

7 بار

7 دقیقه

هشتم

5/1 دقیقه

45 ثانیه

6 بار

9 دقیقه

نهم

2 دقیقه

1 دقیقه

5 بار

10 دقیقه

دهم

5/2 دقیقه

1 دقیقه

5 بار

5/12 دقیقه

یازدهم

3 دقیقه

1 دقیقه

5 بار

15 دقیقه

دوازدهم

5/4 دقیقه

1 دقیقه

4 بار

18 دقیقه

سیزدهم

6 دقیقه

1 دقیقه

3 بار

18 دقیقه

چهاردهم

7 دقیقه

2 دقیقه

3 بار

21 دقیقه

پانزدهم

8 دقیقه

2 دقیقه

3 بار

24 دقیقه

با انتخاب نوع تمرین‌ها و میزان استراحت در طول این پانزده هفته و نیز استفاده از وزنه‌ برای ناحیه قوزک و نیز کمر می‌تواند به بهبود وضعیت قلبی، عروقی و همچنین سوخت کالری خود کمک نمایید.

شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : poya&soroush

موادغذایی مخصوص شش تکه کردن عضلات شکم

 

احتمالاً می دانید که وقتی نوبت به شش تکه کردن عضلات شکم می رسد، رژیم غذایی نقش مهمی در این زمینه بازی می کند. صرفنظر از نوع برنامه تمرینی که دنبال می کنید، اگر از موادغذایی مفید برای شکم استفاده نکنید (که به چربی سوزی شما کمک می کند)، هیچ نتیجه ای نخواهید گرفت. دقیقاً به همین سادگی است.

 

برای اینکه شکمتان را آنطور که میخواهید بسازید باید محدوده های خود را فراتر بگذارید. برای کات کردن و تفکیک عضلات شکم باید درصد چربی بدنتان خیلی پایین بیاید. بااینکه ممکن است بتوانید عضلات بازویتان را خوب تفکیک کرده یا حتی رگ های عضلات پاهایتان را بیرون بزنید، عضلات شکم به همین سادگی ها ظاهر نمی شوند.

 

باید رژیم غذایی خود را خیلی سخت بگیرید و فقط در رژیمتان از موادغذایی استفاده کنید که مخصوص چربی سوزی ماکسیمم و حفظ عضلات باشد.

 

در این مقاله موادغذایی را برای شما معرفی می کنیم که اگر شکم شش تکه می خواهید، باید در برنامه غذاییتان از آنها استفاده کنید.

 

1) پنیر محلی با سدیم پایین

 

پروتئین بخش مهمی از رژیم چربی سوزی است چون تنها ریزمغذی است که حفظ عضلات را تقویت می کند. می توانید مصرف کربوهیدرات و چربی را پایین بیاورید اما بدون پروتئین کافی، نتیجه خوبی به دست نمی آورید.

 

اما، همه پروتئین ها مشابه نیستند. وقتی رژیم غذاییتان بسیار کم کالری باشد، گرسنگی شدیداً به سراغتان می آید. صد در صد می خواهید که با انتخاب موادغذایی که کندترین هضم را داشته باشند و مدت طولانی تری شما را سیر نگه دارند، این گرسنگی را کمتر کنید.

 

پنیر محلی منبع بسیار خوبی از پروتئین کازئین است—که یکی از کندهضم ترین پروتئین های موجود می باشد. موقع خرید دقت کنید که نوع کم سدیم تر آن را انتخاب کنید. بااینکه نمک همیشه هم چیز بدی نیست اما برحسب وضعیت سلامت کنونیتان و بقیه رژیم غذاییتان، درمورد شکم باید تا می توانید احتباس آب را به پایین ترین مقدار ممکن برسانید.

 

2) سیب

 

اگر مصرف کربوهیدرات خود را پایین بیاورید و به 5 تا 8 درصد چربی بدن برسید، احساس گرسنگی مشکل بسیار عمده ای برایتان خواهد شد. بدن شما مطمئناً دوست ندارد اینقدر لاغر شود و به خاطر همین با شما مبارزه می کند. گرسنگی راه خوبی برای اینکار است.

 

در رژیم هایی که کالری آن خیلی پایین است، مطمئناً به وضعیت کاتابولیک (تجزیه بافت های عضلانی) می رسید. این مسئله برای حجم عضلانی بدنتان که اینهمه برای به دست آوردن آن به خودتان زحمت داده اید، اصلاً خوب نیست و باید آنرا به حداقل برسانید.

 

کبد در این زمینه تعیین کننده است که در وضعیت آنابولیک به سر می برید یا کاتابولیک. هیمنطور، نوع کربوهیدراتی که در میوه ها وجود دارد، کمی با سایر کربوهیدرات ها مثل برنج یا نان متفاوت است و علامت بسیار قوی تری به کبد می فرستد و اعلام می کند که در وضعیت کاتابولیک نیستید.

 

شاید نتوانید خیلی راحت خودتان را به وضعیت آنابولیک و عضله سازی برسانید چون مقدار کالری که مصرف می کنید خیلی پایین است اما می توانید تخریبی که به بافت هایتان وارد می شود را کمتر کنید. میوه ها به شما کمک می کنند که به این هدف برسید.

 

سیب میوه بسیار خوبی است چون نه قند خونتان را بالا می برد و به میزان کافی فیبر هم به بدنتان می رساند که به شما برای غلبه بر مشکل گرسنگی کمک میکند.

 

3) روغن نارگیل

 

یک نوع روغن که معدود افرادی به فکر خوردن آن می افتند، روغن نارگیل است که وقتی قصد کات کردن عضلات شکم را داشته باشید، روغن بسیار مفیدی می تواند باشد.

 

دلیل اینکه روغن نارگیل می تواند ماده غذایی خوبی در این زمینه باشد، به خاطر وجود تریگلیسیرید زنجیره متوسط است که به طریقی متفاوت با سایر روغن ها توسط بدن استفاده می شود. این روغن می تواند خیلی سریعتر از سایر چربی ها بعنوان انرژی مصرف شود و اگر از کربوهیدرات زیادی برای تولید انرژی استفاده نمی کنید، این میتواند به شما برای تامین انرژی بدنتان کمک کند.

 

البته این اشتباه را مرتکب نشوید که محتوی کالری آن را در نظر نگیرید. این هم نوعی چربی است و به ازای هر گرم نه کالری به بدنتان می رساند. پس حتماً آن را جایگزین سایر چربی ها و کربوهیدرات های مصرفیتان کنید نه اینکه آن را هم به بقیه کالری های مصرفی اضافه کنید. نکته جالب دیگر درمورد روغن نارگیل این است که در هفته های اول مصرف آن، متابولیسم بدن را قبل از اینکه به آن عادت کند، بالا می برد. پس حتی اگر تصمیم ندارید برای طولانی مدت از آن در رژیم غذاییتان استفاده کنید، مصرف فقط یک هفته آن تاثیر بسیار زیادی در چربی سوزی شما خواهد داشت.

 

4) اسفناچ

 

ازآنجاکه احتمالاً برای به دست آوردن آن عضلات کات شده ای که می خواهید از سالاد و سبزیجات زیادی در برنامه غذاییتان استفاده می کنید، لازم است که میزان آن را به حداکثر برسانید. اسفناج یک ماده غذایی بسیار پرقدرت است—حاوی میزان بالایی کاروتینوئید مثل بتا-کاروتن و لوتین و همچنین کورستین می باش که تاثیرات آنتی اکسیدانه در بدن دارند. علاوه بر آن، با مصرف اسفناج، اسید فولیک، ویتامین K، منیزیم، منگنز، و پروتئین بیشتری به بدنتان می رسانید.

 

یک نکته درمورد مصرف اسفناج این است که سعی کنید هر از گاهی آنرا پخته شده بخورید چون پختن تاثیرات آنتی اکسیدانه ای که دارد را بیرون می کشد.

 

5) کره بادام زمینی

 

کره بادام زمینی یکی از موادغذایی است که خیلی از افراد رژیمی در برنامه غذایی خود به وفور از آن استفاده می کنند. اگر می خواهید عضلات شکمتان را کات کنید، این ماده غذایی می تواند انتخاب فوق العاده ای برای شما باشد.

 

دو مزیت مهم کره بادام زمینی این است که بسیار سیرکننده است و حاوی چربی های سالمی نیز می باشد. فقط یک تا دو قاشق غذاخوری از آن می تواند گرسنگی شما را به کلی از بین ببرد و این احساس سیری ساعت ها دوام خواهد داشت و به شما کمک می کند چربی های مهم و ضروری را نیز به بدنتان برسانید.

 

موقع خرید دقت کنید که به دنبال انواع طبیعی آن باشید چون حاوی قند اضافی کمتری می باشند و چون قصد چربی سوزی دارید برایتان مناسب تر هستند.

 

6) سفیده تخم مرغ

 

آخرین ماده غذایی سفیده تخم مرغ است. این ماده غذایی که یکی از منابع ارزان و سریع پروتئین می باشد، خیلی سریع در بدن هضم می شود و به همین دلیل سلولهای عضلانی می توانند آمینواسیدهای مورد نیاز خود را از آن تامین کنند.

 

علاوه بر این، این ماده غذایی را می توان به روش های مختلف درست کرد و به همین ترتیب انتخابهای غذاییتان وسیعتر خواهد شد. همانطور که احتمالاً می دانید، وقتی انتخاب های غذایی محدود می شود، احتمال ترک کردن رژیم نیز بیشتر می شود. هر چیزی که به حفظ رژیم کمک کند یک نقطه مثبت است. این واقعیت که درست کردن سفیده تخم مرغ زمان زیادی نمی برد احتمال مصرف آن را بیشتر می کند تا یک چیزبرگر دوبل.

 

حرف آخر...

پس اگر به دنبال عضلات تفکیک شده و کات در ناحیه شکمتان هستید، حتماً حداقل چند مورد از این موادغذایی را در برنامه غذاییتان بگنجانید. یادتان باشد، فقط درصورت رعایت رژیم غذایی صحیح است که می توانید به هدفتان یعنی شش تکه کردن شکم دست پیدا کنید و در غیر اینصورت نتیجه مطلوبی به دست نخواهید آورد.
شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 15:48 ::  نويسنده : poya&soroush

 برای معرفی کردن برترین وب سایت ها یک دوره زمانی مشخص از نظر محبوبیت و میزان بازدید کننده ممکن است راه های مختلفی وجود داشته باشد ولی…..

 

با پربیننده ترین سایت ها ، آشنا شوید! | funitarin.com

 

برای مشاهده بهترین سایتها به ادامه مطلب بروید

 

برای معرفی برترین وب سایت های یک دوره زمانی مشخص از نظر محبوبیت و میزان بازدید کننده ممکن است راه های مختلفی وجود داشته باشد ولی مطمئناً برترین روش آماری است که سایت الکسا ارائه میدهد ! بر این اساس میتوان بهترین سایت های سال ۲۰۱۱ را معرفی کرد….

به گزارش سایتفانی ترین به نقل از خبرآنلاین :اینترنت، مسابقه نیست. موضوع این نیست که کدام سایت بیشترین بازدید کننده را داشته یا ۱۰سایت پربیننده در پایان هر سال کدامند.
لیست Nielsen منحصرا  روی ایالات متحده متمرکز شده و در اکثر موارد ، نتایج بدست آمده خیلی هم دور از انتظار نیست. اینگه گوگل را در مقام اول یا فیس بوک را در جایگاه دوم می‌بینیم واقعا خیلی تعجب‍آور نیست با وجود اینکه نتایج بدست آمده بر اساس ترافیک آمریکا است اما بیانگر آمار جهانی هم هست. البته نتایج بدست آمده از آمریکا با آنچه در جهان اتفاق می‌افتد کمی متفاوت است به خصوص وقتی چین به آن اضافه می‌شود.
بر اساس انچه Alexa.com منتشر کرده، این ۱۰ سایت در زیر قابل مشاهده است:

۱- گوگل
۲- فیس بوک
۳- یوتیوب
۴- یاهو
۵- Baidu
6- ویکی پدیا
۷- ویندوز لایو
۸- بلاگ اسپات
۹- آمازون
۱۰- توییتر

آمار آنلاین شدن چینی‌ها رشد باور نکردنی استفاده از موتور جست و جوی Baidu را نشان می‌دهد. QQ بهترین پرتال چینی در مقام ۱۱ و Taobao.com سایت چینی که شبیه آمازون است در مقام ۱۲ جای گرفه است.

اما اگر بخواهیم یکی را برنده اعلام کنیم، قطعا گوگل برنده است.

 

 

شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 15:33 ::  نويسنده : poya&soroush

  آموزش بستن کراوات | آموزش بستن کراوات

کراوات چیست ؟

کراوات tie  کروات

کراوات یک پارچه‌ای دراز است که در جلوی پیراهن بسته می‌شود و بیشتر در میهمانی های رسمی استفاده می‌شود این یک لباس مردانه است. کراوات انواع مختلفی دارد که از نوع‌های قدیمی تا پاپیون  و غیره متفاوت است.

در برخی از کشورها از کراوات به عنوان بخشی از لباس رسمی استفاده می‌کنند (مانند. صنایع نظامی, مدارس, پیش‌خدمت).

 

پیشینه (تاریخچه) کروات

 

بسیاری از جمله پژوهشگر انگليسی، نوئل مالكوم در كتاب خود به اسم "تاريخچه مختصر بوسنی" بر این باورند که کراوات نخستین بار از ایران در زمان ساسانیان به اروپا رفت. این ایرانیان پیروانان مانی بودند و برای اینکه از دیگران متمایز نشان داده شوند از پارچه ای در جلوی پیراهن خود استفاده می کردند ولی در تاریخ معاصر توسظ کرواسی ها به فرانسه بروه شد و بدلیل تفاوت های زبانی نام آن به کراوات تبدیل شد و بوسیله همسابه فرانسه یعنی انگلستان بیشتر مورد توجه قرارگرفت و به دنیا معرفی شد. اولین وارد کننده کراوات در ایران میرزا علی اکبر خان مجدد شهروز فرزند حاج مرتضی لک است که در زمان نفوذ روسیه در دربار ایران مانند پدر به شغل بازرگانی مشغول بود.

 

آموزش و نحوه بستن کروات

 

بستن كراوات شايد يكي از مهمترين مشكلات و دغدغه هاي ما ايراني ها باشه چون ما از كراوات خيلي كم استفاده ميكنيم و همين امر باعث ميشه كه بستن كراوات رو درست يادنگيريم و بلد نباشيم.در ایران 2 نوع گره کروات خیلی مشهور شده بنام" یک گره" و "دو گره" ! كه اگه بخواهید اصل انواع گره های کروات رو بشناسید این مقاله رو بخونید....

 

ما چهار نوع گره کروات شناخته شده داریم: 

Tie  کروات

1 - گره Four-in-hand : این گره متعارف ترین گره کروات است که 80 درصد انی که کروات میبندند از آن استفاده میکنند . این گره خیلی هم ساده و آسان جهت یادگیری است . البته میگن این گره روی لباس های یقه دار خیلی خوب نمی ایستد و بهتر است روی لباس هایی که یقه باریک دارند استفاده شود. همچنین این گره با کروات های پهن خیلی خوب خودشو نشون میده و البته این گره از لحاظ ایستادن روی پیرهن یکمی نامتقارن است.

Four-in-hand  tie  نحوه بستن کراوات

2 - گره Half-Windsor : این گره برای اکثر محیط ها مناسب است و نسبت به مدل four-in-hand رسمی تر است. این نوع بستن باعث ایجاد گره ای متقارن و مثلتی شکل میشود که روی هر نوع لباس و یقه ای خوب بنظر می آید. گرههاف وینسر بهتره با کروات های پهن که الیاف سبک دارند بسته بشه.

Half-Windsor tie  بستن کروات

3 - گره Windsor : این گره برای مکان های خیلی رسمی استفاده میشه و باید با لباس های یقه پهن پوشیده بشه و البته با کروات های جنس سبک . چون اگه جنس کروات شما ضخیم باشه گره شما خیلی گنده به نظر میاد. این نوع گره حسی از شکوه و قدرت رو در خودش نهفته داره و برای جوانان زیر 20 سال مناسب نیست. 

windor-tie  آموزش بستن کراوات

4 - گره Pratt یا Shelby : این گره خیلی معمولی و بدون تزویره . خیلی تر تمیز و منظم به نظر میاد و روی هر لباس و برای هر محیطی هم مناسب است. یک گره متوسط ، نه به ی گره وینسر و نه به سادگی four-in-hand . در ضمن متقارن هم هست.

Pratt-or-shelby  کروات

 آموزش تصویری بستن کروات


نتایج گره های بالا در عکس زیر نمایش داده شده .

کراوات  کروات

شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 14:1 ::  نويسنده : poya&soroush


نفس عمیق کشیدم و دسته گل رو با لطیف ترین حالتی که می شد توی دستام نگه داشتم
هنوز یه ربع به اومدنش مونده بود
نمی دونستم چرا اینقدر هیجان زده ام
به همه لبخند می زدم
آدمای دور و بر در حالی که لبخندمو با یه لبخند دیگه جواب می دادن درگوش هم پچ پچ می کردنو و دوباره می خندیدن
اصلا برام مهم نبود
من همتونو دوست دارم
همه چیز به نظرم قشنگ و دوست داشتنی بود
دسته گل رو به طرف صورتم آوردم و دوباره نفس عمیق کشیدم
چه احساس خوبیه احساس دوست داشتن
به این فکر کردم که وقتی اون از راه برسه چقدر همه آدما به من و اون حسودی می کنن
و این حس وسعت لبخندمو بیشتر کرد
تصمیم خودمو گرفته بودم , امروز بهش می گم , یعنی باید بهش بگم
ساعتمو نگاه کردم : هنوز ده دقیقه مونده بود
بیچاره من , نه, بیچاره به آدمای بدبخت می گن ... من با داشتن اون یه خوشبخت تموم عیارم
به روزای آینده فکر می کردم , روزایی که من و اون
دو نفری , دست توی دست هم توی آسمون راه می رفتیم
قبلا تنهایی رو به همه چیز ترجیح می دادم ولی حالا حتی از تصور تنهایی وقتی اون هست متنفر بودم .
من و اون , می تونیم دو تا بچه داشته باشیم
اولیش دختر ... اسمشم مثلا نگار .. یا مهتاب
مثل دیوونه ها لبخند می زدم , اونم کنار یه خیابون پر رفت و آمد ... ولی دیوونه بودن برای با اون بودن عیبی نداره
خب دخترمون شبیه کدوممون باشه بهتره ... شبیه اون باشه خیلی بهتره اونوقت دوتا عشق دارم
دومین بچه مون پسر باشه خوبه ... اسمشم ... اهه من چقدر خودخواهم
یه نفری دارم واسه بچه هامون اسم می ذارم ... خب اونم باید نظر بده
ولی به نظر من اسم سپهر یا امید یا سینا قشنگتر از اسمای دیگه اس
دوس دارم پسرمون شبیه خودم باشه
یه مرد واقعی ...
به خودم اومدم , دو دقیقه به اومدنش مونده بود
دیگه بلااستثنا همه نگاهم می کردن , شاید ته دلشون می گفتن بیچاره ... اول جوونی خل شده حیوونکی
گور بابای همه , فقط اون ,
بعد از دو ماه آشنایی دیگه هیچی بین ما مبهم و گنگ نبود
دیوونه وار بهش عشق می ورزیدم و اونم همینطور
مطمئن بودم که وقتی بهش پیشنهاد ازدواج بدم ذوق می کنه و می پره توی بغلم
ولی خب اینجا برای مطرح کردن این پیشنهاد خیلی شلوغ بود
باید می بردمش یه جای خلوت
خدای من ... چقدر حالم خوبه امروز ,
وای , چه روزایی خوبی می تونیم کنار هم بسازیم , روزای پر از عشق , لبخند و آرامش
عشق همه خوبیا رو با هم داره , آرامش , امنیت , شادی و مهم تر از همه امید به زندگی .
بیا دیگه پرنده خوشگل من ..
امتداد نگاهم از بین آدمای سرگردون توی پیاده رو خودشو رسوند به چشمای اون .
خودش بود ... با همون لبخند دیوونه کنندش و نگاه مهربونش
از همون دور با نگاهش سلام می کرد
بلند گفتم : - سلاممممم ...
چند نفر برگشتن و نگاهم کردن وزیر لب غرولند کردن .... هه , نمی دونستن که .
توی دلم یه نفر می خوند :
گل کو , گلاب کو , اون تنگ شراب کو ,
گل کو , شیشه گلاب کو , شیشه گلاب کو, کو , کو
آخه عزیزترین عزیزا , خوب ترین خوبا... مهمونه ... حس می کنم که دنیا مال منه ...خب آره دیگه دنیا مال من می شه ...
برام دست تکون داد
من دستمو تکون دادم و همراه دستم همه تنم تکون خورد .
- سلام .
سلام عروسک من .
لبخند زد ... لبخند ... همینطور نگاش می کردم .
- میشه از اینجا بریم ؟ همه دارن نگاهمون می کنن .
به خودم اومدم ..
- باشه .. بریم ... چه به موقع اومدی ...
دسته گلو دادم بهش ...
- وایییییی ... چقد اینا خوشگله ...
سرشو بین گلا فرو کرد و نفس عمیق کشید .
حس می کردم که اگه چند لحظه دیگه سرشو لابه لای گلا نگه داره اون وسط گمش می کنم
- آی ... من حسودیم میشه ها ... بیا بیرون ازون وسط , گلی خانوم من .
خندید .
- ازت خیلی ممنونم ... به خاطر این دسته گل , به خاطر اینهمه عشق و به خاطر همه چیز .انگشتمو گذاشتم روی نوک بینیش و گفتم :
- هرچی که دارم و می دارم , مال خود خودته .
و دوباره خندید و اینبار اشک توی چشاش جمع شد .
- دنیا ... نبینم اشکاتو .
- یعنی خوشحالم نباشم ؟
- چرا دیوونه ... تو باش .. همه جوره بودنتو دوست دارم .
دل توی دلم نبود ... کوچه ای که توش قدم می زدیم خلوت بود و جای مناسبی برای صحبت کردن در مورد ...
- راستی گفتی یه چیز مهم می خوای بهم بگی ؟ ... می گی الان
نه ؟
یه لحظه شوکه شدم ..
- آهان .. آره ... یه چیز خیلی مهم ... بریم اونجا ...
یه ایستگاه اتوبوس با نیمکتای خالی کمی پایینتر منتظر من و دنیا بود ..
هردو نشستیم ...
دنیا شاخه گلو توی آغوشش گرفته بود و با همون نگاه دوست داشتنی و دیوونه کنندش بهم نگاه می کرد .
- خب ؟
اممم راستش ...
حالا که موقع گفتنش رسیده بود نمی دونستم چطور شروع کنم .
گرچه برام سخت نبود ولی چطور شروع کردنش برام مهم بود
من دنیا رو از مدت ها قبل شریک زندگی خودم می دونستم و حالا فقط می خواستم اینو صریحا بهش بگم
- چیزی شده ؟
نه ... فقط ...
چشامو خیره به چشاش دوختم و بعد از یه مکث کوتاه نمی دونم کی بود که از دهن من حرف زد :
- با من ازدواج می کنی ؟
رنگش پرید ... این اولین و قابل لمس ترین احساسی بود که بروز داد و بعد ,
لبای قشنگ و عنابیش شروع کرد به لرزیدن
نگاهشو ازم دزدید و صورتشو بین دوتا دستاش قایم کرد . 
- دنیا.. ناراحتت کردم؟
توی ذهن آشفتم دنبال یه دلیل خوب برای این واکنش دنیا می گشتم .
دسته گلی که چند ساعت پیش با تموم عشق دونه دونه گلاشو انتخاب کرده بودم و با تموم عشقم به دنیا دادم از دستش افتاد توی جوی آب کثیف کنار خیابون .
احساس خوبی نداشتم ...
- دنیا خواهش می کنم حرف بزن ... حرف بدی زدم ؟
دنیا بی وقفه و به شدت گریه می کرد و در مقابل تلاش من که سعی می کردم دستاشو از جلوی صورت قشنگش کنار بزنم به شدت مقاومت می کرد .
کلافه شدم ... فکرم اصلا کار نمی کرد
با خودم گفتم خدایا باز می خوای چیکارم بکنی ؟ باز این سرنوشت چی داره واسم رقم می زنه ؟
نتونستم طاقت بیارم ... فکر می کنم داد زدم :
- دنیا ... خواهش می کنم بس کن .. خواهش می کنم .
دنیا سرشو بلند کرد
چشاش سرخ شده بود و صورتش خیس از اشک بود
هیچوقت اونو اینطوری ندیده بودم
توی چشام نگاه کرد
توی چشاش پراز یه جور حس خاص ... شبیه التماس بود
- منو ببخش ... خواهش می .. کنم ...
یکه خوردم
- تو رو ببخشم ؟ چرا باید ببخشمت ... چی شده .. چرا حرف نمی زنی ؟
دوباره بغضش ترکید
دیگه داشتم دیوونه می شدم
- من .. من ....
- تو چی؟ خواهش می کنم بگو ... تو چی ؟؟؟؟
دنیا در حالی که به شدت گریه می کرد گفت :
- من یه چیزایی رو ... یه چیزایی رو به تو نگفتم ...
سرم داغ شده بود
احساس سنگینی و ضعف می کردم
از روی نیمکت بلند شدم و دو قدم از دنیا دور شدم
می ترسیدم
گاهی آدم دوس داره فرسنگ ها از واقعیت های زندگیش فاصله بگیره
سعی کردم به هیچی فکر نکنم
صدای گریه دنیا مثل خنده تلخ سرنوشت ... یه سرنوشت شوم ... توی گوشم پیچ و تاب می خورد
کاش همه اینا کابوس بود
کاش می شد همونجا مثه آدمی که از خواب می پره و با خوردن یه لیوان آب همه خوابای بدشو فراموش می کنه می شد از خواب بپرم
ولی همه چیز واقعی بود
واقعی و تلخبا من ازدواج می کنی ؟

نشستم کنارش
- به من نگاه کن...
در هم ریخته و شکسته شده بود
اصلا شبیه دنیا یه ساعت پیش , یه روز پیش و دوماه پیش نبود
مدام زیر لب تکرار می کرد ... منو ببخش .. منو ببخش
- بگو ... بگو چیارو به من نگفتی .. هر چی باشه مهم نیست
تیکه آخر رو با تردید گفتم ... ولی ... ته دلم از خدا خواستم واقعا چیز مهمی نباشه
- نمی تونم ... نمی تونم ...
صورتوشو بین دو تا دستام گرفتم و اینبار با تحکم گفتم :
- بگو ... می تونی بفهمی من دارم چی می کشم ؟ .. بگو چیه که اینقد اذیتت می کنه
....

نمی دونم ...

هیچی یادم نیست...

تا چند لحظه بعد از چند جمله ای که دنیا پشت سرهم و بین گریه های شدیدش گفت
هیچی نمی فهمیدم
انگار تموم بدنم .. اعصابم و تموم احساساتم همه با هم فلج شده بود
قدرت تحمل اونهمه ضربه ... اونم به اون شدت برای من .. برای من غیر قابل تصور بود
تموم مدتی که دنیا همون سه تا جمله رو بریده بریده برای من گفت صورتش بین دو تا دستام بود
حرفش که تموم شد احساس یه مرد مرده رو داشتم
آدمی که بی خود زنده بوده
و کاش مرده بودم
- من .. من شوهر دارم ... و یه بچه .. می خواستم بهت بگم .. ولی .... ولی می ترسیدم .. ..
سرم گیج رفت و همه چیز جلوی چشام سیاه شد
دستام مثه دستای آدمی که یهو فلج می شه از دو طرف صورتش آویزون شد
نمی دونم چطور تونستم پاشم و تلو تلو خوران دستمو به درخت خشک کنار ایستگاه بگیرم
نمی تونستم حرف بزنم
احساس تهوع داشتم
تصویر لحظه های خلوت من و دنیا ... عشقبازیهامون ... خنده های دنیا .و..و..و... مثل یه فیلم .. بیرحمانه از جلوش چشای بستم رد می شد
چطور تونست این کارو با من بکنه؟
صدای دنیا از پشت سرم می اومد:
- من اونا رو دوست ندارم ... هیچکدومشونو .... قبل از اینکه با تو آشنا بشم ... دو بار ... دو بار خودکشی کردم ... تو .. به خاطر تو تا الان زنده ام ... من هیچ دلخوشی به جز تو ندارم ... دوستت دارم ... و ...
زیر لب گفتم :
- خفه شو ...

صدام ضعیف و مرده بود ... و سرد ... صدای خودمو نمی شناختم ... و دنیا هم صدامو نشنید ...
- اون منو طلاق نمی ده ... می گه دوستم داره .. ولی من ازش متنفرم ... من تو رو دوست دارم ...
داد زدم .. با تموم نفرت و خشم :

- خفه شو لعنتی
یهو ساکت شد ... خشکش زد
دستام می لرزید
- تو .. تو .. تو چطور تونستی ؟ تو ...
نمی تونستم حرف بزنم
دنیا دیگه گریه نمی کرد
شاید دیگه احساس گناه هم نمی کرد
از جای خودش بلند شد و روبروم ایستاد
- من دوستت داشتم .. دوستت دارم ... هیچ چیز دیگه هم مهم نیست
در یک لحظه که خیلی سریع اتفاق افتاد .. دستمو بالا بردم و با تموم قدرتی که از احساسات له شده و نفرتم برام مونده بود کوبیدم توی گوشش
- تو لایق هیچی نیستی ... حتی لایق زنده بودن
افتادروی زمین
ولی نه اونطوری که منو به زمین کوبونده بود
من له شده بودم
دوست داشتم ازش فرار کنم ... گم بشم .. قاطی آدمای دیگه ... بوی تعفن می دادم .. بویی که ازون گرفته بودم
خیانت ... کثیف ترین کاری که توی ذهنم تصور می کردم
و من ... تموم مدت .. با اون ...
تصویر تیره یه مرد با یه بچه جلوی چشام ثابت مونده بود
از همه چیز فرار می کردم و اشک و نفرت بدجوری توی گلوم گره خورده بود
...
دیگه ندیدمش
حتی یه بار
تنها چیزی که مثه لکه ننگ برام گذاشت
یه احساس ترس دایمی بود
ترس از تموم آدما
از تموم دوست داشتنا
و احساس نفرت از این دنیای لجنزار که همه فکر می کنیم بهشت موعود , همینجاست
دنیایی که
به هیچ کس رحم نمی کنه
پر از دروغهای قشنگ
و واقعیت های تلخه
دنیایی که
بهتر دیگه هیچی نگم .. یه مرد مرده خوب , مرد مرده ایه که حرف نزنه .

شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 13:59 ::  نويسنده : poya&soroush

سم-داستان كوتاه

دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می کردند.

عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!

داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند.

دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقـداری از آن را در غـذای مادر شوهـر می ریخت و با مهربانی به او می داد.

هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.

داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم ، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است.

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    موضوعات
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان download و آدرس psrdownload.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان